Web Analytics Made Easy - Statcounter

این روز‌ها فیلم «نوروز» با بازی علی نصیریان روی پرده است؛ هرچند فیلم اکران موفقی در گیشه نداشته، اما نفس حضور نصیریان در آن مغتنم است. نصیریان بازیگری با پیشینه تئاتری است که در طول سال‌های فعالیتش در سینما در فیلم‌های ارزنده و مهمهی نقش‌آفرینی کرده است.

ابوالحسن تهامی در میان انبوه آنونس‌های فیلمفارسی که گفته در اندک فیلم‌هایی که علی نصیریان بازی کرده یک جمله تکراری را برای توصیف او به‌کار می‌برد: بازیگر ارزنده تئاتر.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

تأکید روی ارزندگی بازیگران تئاتر نسبت به بازیگران سینما به مناقشه ریشه‌داری برمی‌گردد که از مناسبات اداری برخاسته از اداره تئاتر از ادارات وزارت فرهنگ و هنر در خیابان پارس سرچشمه می‌گیرد، اداره‌ای که علی نصیریان مدیر و سال‌ها آدم اولش بود.

وقتی وزارت فرهنگ و هنر در سال۱۳۴۳ با وزارت اول و آخری مهرداد پهلبد تعداد قابل توجهی بازیگران تئاتر به‌عنوان کارمند اداره تئاتر استخدام و حقوق‌بگیر این مجموعه شدند. این بازیگران بدنه هنری نمایش‌های تله‌تئاتر‌هایی بودند که پای ثابت برنامه‌های تلویزیون ملی ایران محسوب و به‌صورت زنده از استودیو اجرا و پخش می‌شد. انشقاق بازیگران همچون خوانندگان بدون مسئله نبود. وقتی با تاسیس رادیو، خوانندگان رادیو را پیرنیا برای گل‌ها دستچین کرد باعث شد که خوانندگانی که محل عرضه آثارشان در اجرا‌های زنده باشد، مسیر دیگری را در حرفه خود پیش بگیرند و همین جدایی‌ها زمینه بروز تعریف‌های تازه در حرفه‌های هنری شد. بازیگران تئاتر برای انتخاب خود شأن و منزلتی قائل بودند و این شأن را دلیل حضورشان در ساختمان خیابان پارس می‌دانستند و غیبت در تماشاخانه پارس لاله‌زار منهدم شده.

وقتی در دهه ۱۳۴۰ ستارگان سینما شهرتی فراگیر را برابر کمتر دیده‌شدن بازیگران تئاتر در جامعه هنرپیشگی ایران راه انداختند، تمایز بازیگری علمی و مبتنی برآموزش در برابر بازیگری حسی و مبتنی بر غریزه در مجلات هنری بحث داغی شد. وقتی داریوش مهرجویی به ایران آمد تا فیلم بسازد برای ساختن فیلم‌هایی که شبیه «الماس۳۳» نشود راهی اداره تئاتر شد تا بازیگران ۲ تله‌تئاتر معروف را برای ساخت فیلم سینمایی دستچین‌کند. علی نصیریان و عزت‌الله انتظامی شاخص‌ترین بازیگران تئاتر بودند که در میانه دهه ۴۰ با ایفای نقش‌اول فیلم‌های «گاو» و «آقای هالو» سعی کردند تا مرز‌های نظری بازیگر را با ستاره به شکل عملی تبیین کنند. اقبال ستاره در تداوم ویژگی‌های شکل‌دهنده ستاره بودنش بوده است و شهرت بازیگر از توانایی‌های فراوانش برای ایفای نقش‌های مختلف.

در دهه ۱۳۵۰ نصیریان بر این اساس هم سرایدار شد و هم ستارخان. هم «مهرگیاه» را بازی کرد و هم «دایره مینا» را. اما کولاک با انقلاب اتفاق افتاد. وقتی صحنه از تئاتر شهر تا سینما شهرقشنگ برای هنرنمایی بازیگران اداره تئاتر فراخ شد. همه بازیگران میانسال فیلم گاو بازیگران نقش‌اول فیلم‌های دهه ۱۳۶۰ شدند. نصیریان به کمک سابقه تئاتری و مهارتش در تحلیل شخصیت و حضور جوانان جویای‌نام و کارگردانان خوشنام توانست مجموعه قابل توجهی از نمونه‌های بازیگری در سینمای ایران را ثبت کند. هنوز بازیش در نقش قاضی شارح در تلویزیون و میرزا نوروز در سینما در میان مردم نقل محافل است. هنوز دیالوگ شبانه ابوالفتح به رضا وایرال می‌شود و گفت‌وگوی مظفرالدین‌شاه با کمال‌الملک می‌چرخد. هنوز شکل انتقامش با کوبیدن مجسمه شاه بر فرق حسین پرورش را به یاد می‌آورند و هم انتظار بی‌سرانجامش برای ملاقات با شاه را در روز باشکوه.

اوج این همه شکوه وقتی رقم خورد که نصیریان و انتظامی به لطف وسترن عشایری مسعود جعفری جوزانی و فیلمنامه تراش‌خورده سعید مطلبی روبه‌روی هم قرار گرفتند. داوران پنجمین جشنواره فیلم فجر از میان انتظامی برای عباس‌آقای اجاره‌نشین‌ها و نصیریان برای آقا علی‌یار، جایزه را به داریوش ارجمند تازه‌نفس دادند تا خود را از سرگیجه انتخاب بین اتفاقات ایجادشده توسط بازیگران اداره تئاتر خلاص کنند.

دهه ۱۳۷۰ دهه مهاجرت و کم‌کاری نصیریان با پرکاری دهه ۱۳۸۰ جبران شد. نصیریان در ششمین دهه زندگیش پرکارترین بازیگر بین هم‌نسل‌های خود بود که اغلب کم‌کار و گزیده‌کار و بیکار شده بودند. در میان انواع فیلم‌سینمایی و تله‌فیلم و سریال که در این دهه بازی کرد با بازی در نقش‌اول سریال مناسبتی میوه ممنوعه شهرت فراموش‌شده‌اش را در میان مردم احیا کرد. احترامی که از به‌کار بردن کلمه ارزنده به کلمه استاد تغییر کرده بود.

در دهه ۱۳۹۰ علی نصیریان نخستین‌بار برای فیلم مسخره‌باز جایزه نقش مکمل گرفت. او روی صحنه روبه حاضران اختتامیه سی‌وهفتمین دوره جشنواره فجر از اینکه او را دوم توصیف کردند، گلایه کرد. حرفی که باعث شد همه، تاریخ جشنواره را دوباره مرور کنند. واکنش به این مرور جایزه سال بعد برای فیلم هنوز اکران‌نشده هفت‌بهار نارنج بود.

«نوروز» جدیدترین فیلم این کهنه‌کار سینما و تئاتر است که برنامه نوروزی امسال سینماهاست. مهم‌ترین نکته فیلم حضور خود نصیریان است که هنوز به اندازه همان سال‌های دهه ۱۳۴۰ به بازی و نمایش و سینما عشق دارد. عمرش درازباد.

منبع: همشهری آنلاین

باشگاه خبرنگاران جوان فرهنگی هنری سینما و تئاتر

منبع: باشگاه خبرنگاران

کلیدواژه: علی نصیریان بازیگر سینما و تلویزیون بازیگر تئاتر بازیگران تئاتر اداره تئاتر علی نصیریان

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۴۰۰۲۴۴۰۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

نگاهی به تئاتر شاماران/ردپای افسانه جاماسب در زندگی سیاه باز

گروه فرهنگ و جامعه خبرگزاری علم و فناوری آنا ـ ونوس بهنود: نمایش شاماران به کارگردانی ساسان شکوریان ترکیب هنرمندانه‌ای از هنر پیشینه‌دار سیاه‌بازی و افسانه‌ای کهن از داستان‌های هزار و یک شب را بازگو می‌کند. 

تماشاخانه سنگلج، یکی از قدیمی‌ترین سالن‌های نمایش تهران است که‌ این روز‌ها ضرورت تعمیر، نگه‌داری و توسعه آن سوژه اخبار شده، این بار نیز با نمایش شاماران، هنرمندان و هنردوستان را میزبانی کرد.

شاه ماران یا شاماران اسطوره‌ای از موجودی نیمه‌زن و نیمه‌مار است که در بین مردم کردنشین سمبل برکت، دانش و شفا است. اما چه شد که هنرمندان سرشناس متعددی به دیدن نمایش این داستان اسطوره‌ای نشستند.‌

می‌توان اسرار هویدا کرد و نجات یافت

تئاتر هنر نخبگان است، اما دروازه یادگیری آن برای عموم گشوده است. شاماران در تلفیق زیبایی از سیاه‌بازی هنر کهن و اصیل ایرانی با افسانه‌ای جامانده از هزاره‌ها به دنبال انتقال همان پیام‌هایی است که هر روز در زندگی به آن نیازمندیم.

بازی روان بازیگران و تسلط بر نقش، چهره‌پردازی متناسب با نقش و همچنین سیالیت زمانی از گذشته به دوره معاصر و برعکس اجرایی روان را در اختیار بیننده قرار می‌دهد. هر چند کارگردان می‌تواند کمی از ابهام ماجرا‌ها کاسته و کلید‌های بیشتری در اختیار تماشاگر قرار دهد، اما سطح اجرای مقبول غیر قابل انکار است.

سیاه‌باز در نقش جاماسب ظاهر می‌شود. جوانی که در افسانه‌ها برای پیدا کردن عسل در غاری حبس می‌شود و دوستانش تنهایش می‌گذارند. در‌این نمایش گنجی که می‌تواند زندگی سیاه‌باز را دگرگون و او را از فقر و فلاکت برهاند جایگزین عسل شده است. سیاه‌باز در قبرستان‌ها به دنبال گنج است و کیست که نداند بر روی هر گنجی ماری خفته است.

در افسانه جاماسب او به باغ مار‌ها که در کنار شاه مار خود زندگی می‌کنند می‌رسد و به شرط آن که جایی از‌این مکان نامی نبرد، زندگی خود را با شاه مار آغاز می‌کند. شاه مار با چهره‌ای موحش تنها یک تمنا از او دارد و آن هم وفای به عهد است. اما جاماسب برای نجات خود بار‌ها و بار‌ها عهدشکنی می‌کند.

آنجا که دروغ است وقاحت موج می‌زند

شاماران یکی از سمبل‌های مورد احترام مناطق کردنشین است که به عنوان نشانه برکت و دانش تصاویر آن در جای جای خانه‌ها کشیده و از تصویر آن مجسمه و گلدوزی‌هایی در بین لوازم زندگی دیده می‌شود. آن چهره کریه زنی که نیمی از تنش یک مار است، بر خلاف آدم‌های روی زمین به وفاداری و صداقت ارج می‌نهد.

اما هرجا دروغ باشد، وقاحت موج می‌زند و سیاه‌باز به همراه گروهی از بازیگران به مصداق توده مردم با لودگی و مسخره‌گی به عهده خود پشت پا می‌زند.

اما داستان در همین جا خاتمه نیافته است. به جای سکه و زر گنج واقعی همان شاماران است که پادشاه برای بهبود خود از بیماری در به در به دنبال اوست. جادوگری که در بارگاه پادشاه است می‌گوید برای شفایش باید جغدی که در وجود خود دارد را بیرون بکشد. تمثالی از شومی و کراهت و خباثت.

سیاه‌باز که اسرار دیدن شاماران را بر ملا کرده توسط وزیر پادشاه اسیر می‌شود و با کمک او شاماران به نزد پادشاه آورده می‌شود. سیاه‌باز می‌گوید برای معیشت روی خود را سیاه کرده، اما در‌این داستان به دلیل خیانت به گنجینه دانش و معرفت، روسیاه است. پرداختن به افسانه‌های بومی و طرح آموزه‌های آن، در وضعیتی که به اعتقاد نادر ابراهیمی نویسنده سرشناس، به یک رستاخیز اخلاقی نیازمندیم، همان چشمه آب روانی است که هر انسانی در عطش آن است.

نویسنده و کارگردان در نهایت شاماران را، چون افسانه‌اش به دست پادشاه می‌دهد و او تکه تکه می‌شود. اما پایان خوش آنجاست که به خاطر حماقت و حرص و ولع، هر که بدی کرده به سزای اعمالش می‌رسد. بر خلاف جاماسب که به دانش دنیا آگاه شده و حکیم بزرگی می‌شود، سیاه‌باز در قعر کرده‌های خود روسیاه باقی می‌ماند. اما همیشه فرصتی برای بازگشت به سوی خیر هست. قلب پرمهر و سلامت سیاه‌باز به کمکش می‌آید تا بتواند تیره‌روزی و تیره‌رویی خود را به کنار بزند.

نمایش سیاه‌بازی شاماران در بیست و یکمین جشنواره بین الملی نمایش‌های آیینی و سنتی ایران شرکت کرده تا آیین‌های اصیل ایرانی را باردیگر نقل کند. اثری که هنرمندان و اهالی قلم بسیاری را به تماشای خود مهمان کرد.

این اثر نمایشی تا ۷ اردیبهشت در تماشاخانه سنگلج اجرا خواهد شد.

انتهای پیام/

دیگر خبرها

  • «بیرون پشت در» را در تئاتر شهر ببینید!
  • نمایش و نقد فیلم‌تئاتر «شهر آفتاب مهتاب» در سینماتک خانه هنرمندان
  • پای «توقف اتانازی» به رادیو نمایش باز شد
  • دلش برای «آسید کاظم» پر می‌کشید
  • پای «توقف اتانازی» به رادیونمایش باز شد
  • بزرگداشت اکبر زنجان پور و دو جای خالی
  • نمایش فیلم تئاتری از عباس جوانمرد در خانه هنرمندان ایران
  • «تشریفات ساده»، تلفیقی از تئاتر و سینما
  • «مست عشق» رکورد مخاطب روز نخست اکران را شکست
  • نگاهی به تئاتر شاماران/ردپای افسانه جاماسب در زندگی سیاه باز